۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

زنان در لایحه حمایت از خانواده

چندی است که مشخص نیست چرا تصمیم به تغییر قانون حمایت از خانواده گرفته شده است. اگرچه انتقادات بسیاری به قانون فعلی نیز وارد است ، اما این لایحه دیگر نور علی نور است!
اول آنکه در این لایحه در بسیاری موارد مجازاتهای گوناگون را تبدیل به جزای نقدی کرده اند که مسلما برای کسی که دارای تمکن مالی باشد ، بازدارنده نخواهد بود. از جمله مجازات عدم ثبت ازدواج و طلاق برای مردان و یا عدم تحویل فرزندی که حضانتش برعهده مادر است به او از حبس و زندان به جزای نقدی بدل شده است و تنها شرط ازدواج مجدد تمکن مالی مرد ذکر شده است و نیازی به اجازه ی همسر اول نیست ، این یعنی سوق دادن جامعه به سمت مال گرایی و پول پرستی ، یعنی تقویت این تفکر عامیانه که پول ، حلال تمام مشکلات است ، یعنی مردی ، زنی را به عقد خود در میاورد ، بدون آنکه این ازدواج را ثبت نماید و در مقابل تمام خسارات و آسیب هایی که به زن وارد میشود ، تنها باید دست در جیب کند و پولی بپردازد. آن هم به صندوق دولت.
از طرف دیگر این لایحه جایگاهی برای قضاوت زنان در دادگاههای خانواده و یا حداقل وجود یک زن و مرد قاضی به طور همزمان برای رسیدگی به دعاوی خانواده قائل نیست ، روشن است که یک مرد نمیتواند از دید یک زن به مسائل بنگرد و وقتی یک زن مشکلات خود را در زندگی مشترکش برای یک قاضی مرد توضیح میدهد ، فارغ از سختی این کار برای زن ، آن قاضی هرقدر هم که باتجربه باشد ، امکان ندارد بتواند احساس واقعی زن را درک کند که البته طبیعی است و نحوه نگاه مردان و زنان متفاوت است و تنها راه حل این مشکل وجود یک قاضی زن در کنار قاضی مرد است.
در این لایحه این امتیاز را برای مرد قائل شده اند که در صورت ابتلای همسرش به یک بیماری صعب العلاج همسر تازه ای اختیار کند. گویی زن در زندگی مشترک ، شریک زندگی نیست ، بلکه همچون کارگری است که وقتی دچار مشکلی شد که قادر به انجام وظایف نبود باید او را بیرون کرد و کارگر جدیدی آورد ، تنها با این تفاوت که کارگر طبق قانون کار از بیمه بهره مند است ولی زنان خانه دار آنرا هم ندارند.

۱ نظر: