۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

آشنایی با انجمن حجتیه


این انجمن با نام (( انجمن خیریه حجتیه مهدویه )) پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با رهبری محمد ذاکر تولایی ((معروف به شیخ محمود حلبی)) با هدف مقابله با بهاییت تأسیس شد. لیکن در مبارزه با بهاییت هیچگاه اساس بهاییت ((صهیونیسم)) را مدنظر قرار نداد، از افتخارات انجمن در قبل از انقلاب عدم شرکت در حوادث ۱۵خرداد۴۲ بود. این جریان با پوشش آماده نمودن شرایط برای ظهور حضرت حجت (عج) معتقد به اشاعه فساد بوده و به این بهانه که برقراری حکومت اسلامی مانع ظهور امام زمان (عج) میشود، از هیچ مخالفتی با نظام اسلامی دریغ نکردند.
مواضع انجمن طبق اساسنامه آنها:
۱) مخالفت با تشکیل حکومت اسلامی
۲)مهدویت و انتظار
۳)جدایی دیانت از سیاست
از وظایف این گروه جذب نیروهای جوان برای تحت تعلیم قراردادن آنها بود، یکی از منابع تغذیه این کمیته مدارس بود. عوامل انجمن در مدارس در بین دانش آموزان جست وجو میکردند و افراد باهوش و با ذکاوت و با استعداد را جذب انجمن میکردند، مقرر شده بود که افراد کاهل در درس و تنبل را جذب نکنند،این امر سبب شده بود تعداد تحصیل کرده در انجمن زیاد باشد.
این انجمن کمیته هایی داشت که یکی از آنها کمیته تحقیق نام داشت ، این کمیته دارای تشکیلاتی بود که اعضای آن به سه دسته تقسیم میشدند ، محقق نوع یک ، محقق نوع دو و محقق نوع سه. محقق نوع یک مأمور بود که با استفاده از شیوه های خاص تعلیم داده شده نزد بهایی ها رفته و ادعا کند که قصد دارد بهایی شود و وارد جرگه آنها شود. محقق نوع دوم مأموریت پیچیده تری داشت که خود محققان نیز نتوانند یکدیگر را بشناسند. محققان نوع سوم افرادی بودند که از حیث اعمال و رفتار بهایی میشدند و به شدت از بهاییت دفاع میکردند و انجمن را میکوبیدند.
از دیگر کمیته ها ، کمیته نگارش که درباره نفی بهاییت مطلب مینوشتند ، کمیته ارشاد که وظیفه تعقیب ومراقبت بهاییان را برعهده داشتند، کمیته ارتباط با خارج که درواقع وزارت خارجه انجمن بود.
مواضع سیاسی انجمن حجتیه از بحث برانگیز ترین مواردیست که مخالفان بسیاری علیه انجمن برانگیخته است ، شیخ محمود حلبی که خود از مبارزان در جریان نهضت ملی بود ، پس از شکست نهضت و کودتای ۲۸ مرداد ظاهرا به این نتیجه میرسد که باید از سیاست کناره گیری کرد و این امر سبب میشد که عده ای از افراد مؤمن که قصد خدمت به اسلام را داشتند و میتوانستند در مبارزه با رژیم شاه نقش آفرین باشند ، جذب این گروه شوند و از مبارزه باز بمانند.
حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی در این باره میگویند:(( قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اینها داعیه های خاص اسلامی نداشتند ، اختلافاتی که با ما داشتند این بود که مبارزه را بد میدانستند ، معتقد بودند که حکومت اسلامی خالص در زمان امام زمان میتواند شکل پیدا کند و چون حالا نمیشود پس نتیجه میگرفتند که خوب است، که خوب است ، که مبارزه نکنیم و با رژیم بسازیم ، وارد شویم توی جریانات و خدمت بکنیم ، منجمله کاری که میخواستند بکنند این بود که مثلا جلوی بهایی ها را بگیرند این همت آنها بود و چون آن کار بی خطر بود ، خیلی ها استقبال میکردند ، یعنی جوانها بودند که داخل وجودشان تمایل به خدمات دینی بود ، اما چون آن میدان باز بود میرفتند آنجا و استقبال خطر نمیکردند.))
پس از انقلاب انجمن اعلام كرد در جهت اهداف انقلاب اسلامي فعاليت خواهد كرد ولي اينگونه نشد و در نتيجه اختلافات انجمن با سران نظام امام از خواستار تعطيلي فعاليتهاي انجمن شدند و انجمن نيز طي اعلاميه اي اعلام نمود كليه فعاليتهاي خود را تعطيل مينمايد .
پس از تعطيلي نظرات گوناگوني در مورد فعاليتهاي پنهان انجمن داده شد به خصوص كه در اساسنامه انجمن به صراحت ذكر شده است كه: (( هدف انجمن ثابت و تا زمان ظهور بقيت اعظم امام زمان( ارواحنا فداه)لا يتغير خواهد بود اما برنامه هاي آن با توجه به شرايط و نياز جامعه و براساس حفظ وحدت كلي تغيير و تعميم مي يابد. انجمن با تز ولايت فقيه امام خميني نيز مخالف بود و اينگونه بود كه انجمني كه سه دهه پيش از انقلاب شكل گرفته بود نتوانست خود را با شرايط زمان . خواست ملت وفق دهد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

نعمتی به نام دانشگاه آزاد

پس از پیروزی انقلاب عده ای که منافعشان را متعارض با انقلاب و آرمانهایش میدیدند ، شروع به سمپاشی علیه انقلاب و سران آن کردند ; از جمله این سمپاشی ها پخش شایعاتی درمورد مخالفت سردمداران انقلاب با دانشگاه و تجدد بود که با آغاز انقلاب فرهنگی قوت گرفت ولی دیری نپایید که دانشگاهها باز شدند و بار دیگر به فعالیتهای خود پرداختند ، تا جایی که همانهایی که مخالفین آنان را مخالف تحصیلات آکادمیک معرفی میکردند ، دانشگاههای کشور را ناکافی تشخیص دادند که سرانجام با همت بلند آیت الله هاشمی رفسنجانی و حمایت حضرت امام (ره) دانشگاه آزاد اسلامی پا به عرصه علمی کشور گذارد و در سالهایی که کشور پس از خروج متخصصان خارجی با خلاءهایی مواجه بود پابه پای دانشگاههای دولتی به تولید علم و عالم پرداخت و همزمان هم در جهت بهبود کیفی و هم در جهت گسترش کمی فعالیت نمود، به طوری که پس از چند سال به یک دانشگاه سراسری تبدیل شد که تمام کشور را از وجود خود بهره مند ساخت و دیگر کمتر کسی است که علاقه مند به تحصیلات دانشگاهی باشد و از این امکان برخوردار نشود که این تنها مدیون تلاشهای بی وقفه و روزافزون رئیس دانشمند این دانشگاه است که با جان و مال خود این نهال ظریف را آبیاری کردند و همچون فرزندشان در دامان خود پروراندند تا امروز به درختی تنومند برای تولید علم تبدیل شود ، حال که اساسنامه این دانشگاه را تغییر داده اند و گویا آقای جاسبی قصد رفتن از این دانشگاه را دارند و میخواهند میدان مدیریت را به جوانترها واگذارند امید است آیندگان بدانند که بر چه صندلی مقدسی تکیه میزنند و همانگونه که در بیست و اندی سال به دلیل مدیریت خوب منابع مالی حتی یک ریال در جایی غیر از دانشگاه و برای دانشجویان خرج نشد ، همین رویه را حفظ نمایند و این صندلی را سکویی برای بالا بردن سطح علمی کشور بدانند نه بالا بردن خود.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

سارقان سریالی به دنبال کار فرهنگی !

چندی است ، سرقت سریالی مجسمه های مفاخر ایران از پارکهای تهران به یکی از تیترهای اصلی روزنامه ها بدل شده است ، اما هدف سارقین از این اقدام چیست ؟
این گمان که آنها برای مقاصد مادی دست به چنین سرقتی میزنند ، چندان با عقل سازگار نیست و پذیرفته نمیباشد ، چراکه میتوان راه های آسانتر و کم خطرتری برای این منظور پیدا کرد ; آنچه به نظر میرسد و در واقع به ذهن نزدیکتر این است که این سارقان به دنبال کارفرهنگی و در واقع نوعی فرهنگ زدایی هستند و هدف اصلیشان ربودن یاد و نام بزرگان ایران زمین از اذهان مردم است و برای نیل به این هدف به این ضرب المثل اقتدا نموده اند که : از دل برود هرآنکه از دیده برفت و بر این باورند که با ربودن مجسمه های افرادی چون باقرخان ، ستارخان ، دکتر شریعتی و... و دور نمودن این تندیس ها از منظر رهگذران ، ملت این مشاهیر را فراموش خواهند کرد که البته در اشتباه هستند ، زیرا پیکر و تصویر واقعی این بزرگان همواره در قلب و روح ملت ایران جای دارد.