۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

آنچه میماند دعاها و نفرین هاست...

نباشد جهان برکسی پایدار
همه نام نیکو بود یادگار
کجا شد فریدون و ضحاک و جم
مهان عرب خسروان عجم
کجا آن بزرگان ساسانیان
ز بهرامیان تا به سامانیان
نکوهیده تر شاه ضحاک بود
که بیدادگر بود و ناپاک بود
فریدون فرخ ستایش ببرد
بمرد او و جاوید نامش نمرد
سخن ماند اندر جهان یادگار
سخن بهتر از گوهر شاهوار
ستایش نبرد آنکه بیداد بود
بگنج و به تخت مهی شاد بود
گسسته شود در همان کام اوی
نخواند بگیتی کسی نام اوی

(( فردوسی ))

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر