۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

زنان و 8 مارس

در مسیر تاریخ جامعه انسانی همچون یک مجموعه پیوسته به سوی وحدت حرکت میکند ، ملتهای رشد نیافته از تجربیات ملل پیشرفته بهره میگیرند و نه تنها از جوهر علم و صنعت و هنر که از نامگذاری های یکسان استفاده میکنند و این به معنای وابستگی نیست بلکه پیروی از این حکمت است که آزموده را آزمودن خطاست. به همین ترتیب هرجا که طبقه ، صنف یا نژادی در فعاليتهاي اجتماعی پیشکسوت باشد ، تجربه و حتی روز مناسبت بزرگداشت پیروزی که در تقویم آنها ثبت میشود ، به ملل یا گروههای دیگر انتقال میابد. همچون روز اول ماه مه که در همه دنیا روز کارگر است. روز هشتم مارس نیز چنین روزی است که در تقویم ملل به عنوان روز زن شناخته شده است. در این روز زنان همه جهان سعی میکنند مسائل و مشکلات خود را به طور گسترده مطرح نمایند . مهمترین این مشکلات پایین بودن سطح فرهنگ برخی جوامع و به تبع آن نوع نگاه آنها به زن است. این نگاه چندان ارتباطی به آنچه عرف جامعه سواد میداند ندارد چرا که بسا افرادی که در طول تاریخ معروف به دانشمندی بوده اند اما نگاهشان به زن بسیار عقب افتاده بوده ، مثلا افلاطون خدایان را به سبب هشت عمل خیر می ستود ، اول آنکه او را شهروندی آزاد آفریده نه برده و دوم اینکه او را مرد آفریده نه زن. و در جایی خواندم در نیایش بامدادی مردان یهودی اندیشه ای همانند این بیان شده : (( ای خدا ، ای پروردگار سراسر هستی ، نیایش مر تو را سزاست که مرا زن نیافریدی )) در مقابل ، در نیایش زنان یهودی این عبارت چنین تغییر یافته : (( تو که مرا بر مشیت خویش آفریده ای )).
همچنین این اختلافات در زبانهای گوناگون مورد تأکید قرار گرفته ، چنانکه در زبان عربی برای نام بردن از نوع بشر در بسیاری موارد از کلمه (( رجل )) و در زبان فرانسه برای همین مضمون از عبارت (( l'homme )) به معنای مرد استفاده میشود.
در طول تاریخ همواره زن کمیتی اندک بها بوده است و در هر حال مرد فرمانروای او ، گویی که زن نه انسانی مستقل و کامل بلکه زیر مجموعه ی مرد است . زنان اولین موجودات انسانی بودند که از آنها بهره کشی شد و در حقیقت آن زمان که برده وجود نداشته ، زنان برده بوده اند . حتی اشراف و فئودالهای زن از سوی شوهران و پدران سرکوب میشوند ، نحوه سرکوب فئودال های زن در روسیه در کتابهای تولستوی به خوبی ترسیم شده است.
باید پذیرفت که زنان حقیقتا مشکلات ویژه ای دارند و از سوی دیگر اکثریت مردان این وضع را بر حق میدانند و مایل نیستند وضع موجود به نفع زنان تغییر یابد. مردان روشنفکر نیز که با آزادی واقعی زنان موافق اند ، مسئله را اغلب در شکل نظری و انتزاعی بررسی میکنند ، در حالی که فعالیت های زنان ناشی از منافع عینی ، بلاواسطه و قابل لمس آنان است نه امری تبلیغی یا تشریفاتی.
در پایان شرحی کوتاه پیرامون تاریخ هشتم مارس را خالی از لطف نمیبینم.
مبارزات زنان آمریکا در هشتم مارس ۱۹۰۷ به دلیل گسترش آن در سراسر آمریکا و نیز به سبب طرح شعارهای مناسب با همان مرحله رشد اجتماعی ، اهمیت تاریخی ویژه ای دارد. در آن زمان مبارزه برای تساوی حقوق اقتصادی و اجتماعی چهره درخشانی به مبارزات زنان آمریکا بخشید و در سراسر جهان انعکاس یافت. در دومین کنفرانس بین المللی زنان در سال ۱۹۱۰ بنا به پیشنهاد کلارا زتکین زن مبارز آلمانی تصمیم گرفته شد ، که همه ساله روز هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن جشن گرفته شود و مشکلات زنان در سخنرانی ها و جلسه ها به بحث گزارده شود. از آن سال تا کنو در این روز در نقاط مختلف جهان همواره رویدادهای قابل ذکری پیش می آید که حاکی از شرکت زنان در فعاليتهاي اجتماعي و دموكراتيك است . اكنون ديگر در كشورهاي پيشرفته جهان ، برپاداشتن جشن وجلسه هاي سخنراني همچون يك سنت اجتماعي از جانب توده مردم پذيرفته شده است. در بسياري از كشورها مردمي كه ميخواهند همبستگي خود را با اهداف نهضت زنان بازگو كنند ، در مدرسه و دانشگاه و خيابان به زنان شاخه اي ((گل ميموزا)) تقديم ميكنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر